از مشاغل حساس و حیاتی در جامعه، وکیل دادگستری است که همیشه با دغدغه ها ها و مشکلات زیادی مواجه هستند. لازمه شغل وکالت داشتن توانمندی های گوناگونی مانند دانش حقوقی کامل، مهارت های ارتباطی بالا و قدرت حل وفصل مسالمت آمیز اختلافات است.
از مهمترین جنبههای سیستم حقوقی رابطه بین وکیل و موکل است که تاثیر مستقیم بر موفقیت یا شکست پرونده دارد. این رابطه بر پایه اعتماد، شفافیت و همکاری شکل میگیرد و وکیل به عنوان نماینده قانونی، وظیفه دارد، از حقوق موکل خود به بهترین صورت ممکن دفاع کند. متقابلا، موکل نیز باید ضمن همکاری با وکیل ، اطلاعات دقیق و صحیحی در اختیار او قرار دهد .
علیرغم موضوع عنوان شده ، بعضا این رابطه با چالشهایی مواجه میشود که میتواند جریان پرونده را پیچیده و دستیابی به نتیجه مناسب را با مشکل مواجه کند. بررسی این چالشها و ارائه راهکارهایی برای پیشگیری و مدیریت آنها، برای ارتقا تعامل میان وکیل و موکل ضروری است در این مقاله، به بررسی موضوع چالش های احتمالی بین وکیل و موکل چیست ؟ بپردازیم.
چالشهای احتمالی بین وکیل و موکل
چالشهای احتمالی بین وکیل و موکل میتوانند از زوایای مختلف حقوقی، اخلاقی و ارتباطی ایجاد شوند. در زیر به بعضی از چالشهای رایج اشاره می کنیم .
اختلاف در اهداف و انتظارات
موکل ممکن است انتظارات غیرواقعبینانهای از نتیجه پرونده داشته باشد که با واقعیتهای حقوقی و محدودیتهای قانونی همخوانی ندارد. گاهی اهداف وکیل (مانند حل و فصل سریع پرونده) با اهداف موکل (مانند دستیابی به حداکثر جبران خسارت) متفاوت است.
مشکلات ارتباطی
عدم شفافیت در ارتباطات، از جمله توضیح ناکافی وکیل درباره روند قانونی یا پاسخگویی دیرهنگام.
موکل ممکن است اطلاعات کافی و دقیق درباره جزئیات پرونده در اختیار وکیل قرار ندهد.
مسائل مالی
اختلاف درباره هزینهها و حقالوکاله، از جمله عدم شفافیت درباره مبلغ، نحوه پرداخت یا اضافههزینهها تأخیر یا عدم پرداخت حقالوکاله از سوی موکل در ادامه پرونده مشکل ساز است.
تعارضات اخلاقی
اگر وکیل یا موکل استانداردهای اخلاقی متفاوتی داشته باشند (مانند درخواست موکل برای انجام فعالیتهای غیرقانونی) اگر وکیل احساس کند موکل اطلاعات را پنهان کرده یا حقیقت را بیان نمیکند. از نظر اخلاقی با یکدیگر درچار اختلاف می شوند.
تعارض منافع
اگر وکیل به طور همزمان نمایندگی موکل دیگری را در همان پرونده یا پرونده مرتبط به عهده بگیرد که باعث ایجاد تضاد منافع شود.عدم درک درست موکل از بیطرفی وکیل.
نداشتن رضایت از عملکرد وکیل
اگر موکل احساس کند، وکیل تعهد لازم را ندارد یا به حد کافی پیگیر پرونده نیست یا به پرونده توجه کافی نمیکند سبب نا رضایتی از عملکرد وکیل می گردد. شکایت از راهبردهای انتخاب شده توسط وکیل یا نتیجه پرونده در بسیاری موارد ایجاد نارضایتی می کند.
فشارهای زمانی
ممکن است وکیل برای رسیدگی به پرونده موکل وقت کافی در اختیار نداشته باشد که این مساله باعث نگرانی یا نارضایتی موکل شود.
مسائل مرتبط با محرمانگی
اگر موکل احساس کند که از اطلاعات محرمانه او به درستی محافظت نشده است یا اگر وکیل به صورت غیر عمدی اطلاعات محرمانه را افشا کند.
نقل از سایت: https://vakil-shiraz.com/
اهمیت پیدا کردن بهترین وکیل شیراز
اصلیترین دلیل نیاز به استخدام بهترین وکیل شیراز، هموار ساختن مسیر کسب موفقیت در پروندههای حقوقی و قانونی است. زیرا یک کارشناس حقوقی خوب بر اساس تجربه و تخصص خود، موکلش را راهنمایی مینماید و با ارائه راهکارهای کاربردی و قانونی، موکل خود را در سریعترین زمان ممکن به نتیجه مطلوب میرساند. علاوه بر این، یک وکیل خوب، با برگزاری جلسه با موکل خود در مورد پرونده به طور مفصل صحبت میکند و همه اسناد و مدارک را با جزئیات بررسی میکند. این موضوع مهمترین دلیل در شناخت وکیل مناسب است.
بهترین وکیل شیراز در نهایت نتایج احتمالی و هزینههای مورد نیاز برای جلسات دادرسی، حق الوکاله و … را با موکل در میان میگذارد تا موکل بتواند به درستی درباره مسئله پیش آمده تصمیم بگیرد.
راه حلها برای کاهش چالشها موکل و وکیل
چالش های احتمالی بین وکیل و موکل چیست ؟ برای از بین بردن این سوال می توان از راهکار های زیر استفاده کرد.
شفافسازی : از شروع روند پرونده تمامی شرایط، انتظارات و هزینهها به صورت مکتوب و شفاف توافق شود.
ارتباط مؤثر: وکیل و موکل باید به طور مرتب و اصولی با یکدیگر در ارتباط باشند
اخلاقمداری: رعایت اصول حرفهای و اخلاقی توسط وکیل و موکل
آگاهیبخشی: وکیل باید درباره روند پرونده و محدودیتهای قانونی به موکل آموزش دهد و با مدیریت مناسب، بسیاری از این مسایل قابل پیشگیری یا رفع و رجوع هستند.
چرا نیاز به وکیل دادگستری داریم؟
از پیچیده ترین رشته های علوم انسانی حقوق است. تا حدی که در کشور ما، با وجودی که حقوق، دارای پیچیدگی مانند حقوق کشورهای اروپایی به خصوص انگلستان نیست، در مقطع کارشناسی ارشد آن بیش از ۳۰ گرایش وجود دارد، ولی از اصلی ترین گرایش های حقوق، می توان به ۴ گرایش اشاره کرد :حقوق عمومی، حقوق خصوصی، حقوق جرم و جزا و حقوق بین الملل.
اصولا هر یک از وکلا باید در همه گرایش های گفته شده دارای مطالعه و صاحب نظر باشند، ولی به طور قطع فقط در یکی از گرایش های فوق، دارای تخصص به حساب می آیند، زیرا مثلا وکیلی با تخصص حقوق عمومی، باید بتواند در زمینه های حقوق شهری و قوانین شهرداری، حقوق مالیاتی، حقوق بیمه ها، حقوق تامین اجتماعی، حقوق کار، حقوق مربوط به تخلفات اداری، حقوق اصناف، پرونده های مربوط به سازمان تعزیرات، حقوق مربوط به دعاوی در صلاحیت دیوان عدالت اداری و بسیاری زمینه های دیگر دارای مطالعه و صاحب نظر باشد تا بتواند موکل خود را به درستی ، راهنمایی کند.
پس با این وجود با وجود آشفتگی های بسیار، ایا میتوان گفت شهروندان عادی بدون تحصیلات کافی حقوق، قادر به حل مشکل حقوقی خود هستند؟ به طور یقین جواب منفی است.
پس ما نیاز داریم از مشاورت حقوقدان متخصص در دعاوی حساس؛ مانند دعواهای کارگری-کارفرمایی، دعواهای مالیاتی، دعواهای شهرداری و نظایر آن، بهره ببریم.
از طرف دیگر توجه به این نکته زمانی ضرورت پیدا می کند که در شرایطی که قرار باشد یک شهروند برای رفع و رجوع مسائل مربوط به قراردادهای خصوصی خود مانند رهن و اجاره و خرید و فروش به یک وکیل با تخصص حقوق خصوصی مراجعه کند و درباره دعواهای عمومی و دولتی به یک وکیل متخصص در حقوق عمومی مراجعه بکند
همچنین درباره اتهامات یا جرایمی که مربوط به جرایم جزایی به یک وکیل با تجربه متخصص در زمینه جرم و جزا مراجعه کرده و احیانا اگر مشکل تجارت بین المللی داشته باشد به یک حقوقدان با تخصص حقوق بین المللی مراجعه کند، نیاز به وکلا در جامعه بسیار زیاد شده است.
نتیجهگیری
با توجه به چالشهای اولیه ای که وکلای تازهکار با آن مواجه هستند، از مدیریت پروندهها گرفته تا جلب اعتماد موکلان و مدیریت استرس، این امر میتواند راه را برای موفقیت در این شغل با مشکل مواجه کند، اما با استفاده از راهکارهای مناسب و تمرین مهارتهای لازم، چالشهای احتمالی بین وکیل و موکل می توانند مدیریت شده و برطرف شوند.