حسن ملکی در گفتگو با مهر با بیان مطلب اینکه سخنانش ربطی به نتایج المپیک ندارد و قصد دارد به مشکلات تکواندو اشاره کند اظهار داشت: تکواندو ایران اشکالات زیادی دارد، اشکالاتی که نمیدانم از کجای آن شروع کنم، شک نکنید که تکواندو نیاز به خونی تازه و تفکری نو دارد و تا زمانی که این کار انجام نشود، همین روال ادامه خواهد داشت. سید محمد پولادگر هشت سال قبل باید جای خود را به یک نیروی جوان و با انگیزه میداد تا در این مدت شاهد روند رو به نزول تکواندو نباشیم.
وی افزود: پولادگر ۲۰ سال رئیس و نزدیک به ۵ سال نایب رئیس فدراسیون بوده، اگر بخواهیم از حق نگذریم و انصاف را رعایت کنم باید بگویم با مدیریت ایشان تکواندو روزهای خوبی را سپری کرد و نتایج درخشانی گرفت. ولی از اواخر دهه ۸۰ افت تکواندو شروع شد و بنده در همان زمان به ایشان عرض کردم که تکواندو در مسیر نزولی قرار گرفته اما ایشان اهمیت ندادند و بسیاری از دوستان سکوت اختیار کردند، همان دوستانی که اکنون معترض هستند و لب به انتقاد گشودهاند. در این مدت مدالهایی کسب شده از سوی قهرمانان، باعث شد شکستها به چشم نیاید و او بر این اشتباه خود که تکواندو رو به رشد است، پافشاری کند.
سرمربی پیشین تیم ملی تکواندو با انتقاد از آنها که کادر فنی را مقصر نتایج فاجعه بار توکیو معرفی میکنند اظهار داشت: واقعیت این است که تکواندو ما همین است که همه دیدند و این هیچ ربطی به کادر فنی تیم ملی ندارد، زیرا وظیفه کادر فنی نیست که تکنیک آموزش دهد چرا که این دست آموزشها باید در کلاسهای آموزشی انجام شود.
این کارشناس ادامه داد: شما به تیمهای لیگی نگاه کنید همه همین طور مسابقه میدهند، در واقع تکواندو ایران شده «کف زدن، دولیو زدن و نزدیک شدن و نریو زدن» و گاهی هم بوسیله ضربه مشت امتیاز گرفتن. میخواهم عرض کنم اگر یک بازیکن تکواندو را آنالیز کنیم کل تکواندو ایران آنالیز میشود و فقط باید بدانیم طرف چپ پا است یا راست پا. بنابراین با این روش چطور میتوان به جنگ رقیبانی رفت که دارای تنوع تکنیکی و تاکتیکی هستند؟ وقتی مربی تیم ملی در اوزان شش، هفت و هشت دستش خالی است چگونه میتوان از او انتظار معجزه داشت؟ تکواندو جهان با جت در حال حرکت است و متأسفانه ما هنوز با درشکه داریم حرکت میکنیم. اگر من، ذوالقدر، کریمی، مقانلو، بی باک و یا هر مربی دیگر هم مسئولیت داشت، همین نتایج را میگرفتیم. در واقع توکیو نمایشی بود از تکواندو واقعی ایران.
کارشناس تکواندو ادامه داد: واقعیت این است که مربیان هیچ انگیزهای برای سازندگی ندارند. به همین دلیل فقط به فکر درآمدزایی هستند و تقصیری هم متوجه آنان نیست. زیرا هر ساله باید بابت کلاسهای هماهنگی، بیمه مسئولیت، بیمه باشگاه و…. مبالغی پرداخت کنند و هیچ امیدی هم به پیشرفت و مربیگری در تیمهای ملی ندارند. چون هر تیم به تعدادی مربی سپرده شده و آقایان هم کسی را به داخل راه نمیدهند، در واقع تیم بنام آنان سند خورده است. مثلاً تیم نونهالان صاحب خاص دارد، نوجوانان، دانشجویان، نیروهای مسلح و… همین طور، بنابراین انگیزهای برای پرورش استعدادها باقی نمیماند.
ملکی به مسابقات لیگ هم اشاره کرد و افزود: در ارتباط با لیگ باید بگویم ۳۰ سال است که میگویند لیگ داریم و لیگ پویا است و استعدادها در آن شکوفا میشود و… اما واقعاً خروجی لیگ چیست؟ اینکه در سه وزن آخر هیچ تکواندوکاری که بتوان روی آن حساب کرد نداریم نتیجه چیست؟ خوب به یاد دارم در دهه شصت که ایران تنها یک برنز جهانی داشت (فیصل دانش) و در سال فقط دو مسابقه برگزار میشد (قهرمانی کشور و آزاد کشوری) تکواندو در هر وزن حداقل سه بازیکن هم سطح و در بعضی اوزان حتی هشت نفر داشت که قبل از برگزاری مسابقات نمیتوانستیم بگوئیم که چه شخصی قهرمان میشود. بعنوان مثال من دو عکس سکو از مسابقات دهه فجر سال ۶۸ دارم که در وزن پنجم ابراهیم سعادتی، فریبرز عسکری، مجید امین ترابی و احمد میر رفیعی به ترتیب عناوین اول تا سوم را کسب کردهاند. همگی این افراد در سالهای بعد در مسابقات ارتشهای جهان، دانشجویی و آسیایی در اوزان مختلف قهرمان شدند، به این نفرات نام اکبر سلطانی، امیر عباس آرین، مجید صالحی و.. اضافه کنید اما الان من سوال میکنم آیا در حال حاضر که ما قهرمان جهان هم هستیم آیا وزنی را سراغ دارید که دو نفر هم سطح باشند؟ این مشکلات از کجا سرچشمه میگیرد؟
سرمربی سابق تیم ملی خاطر نشان ساخت: ایران در مسابقات نونهالان و نوجوانان آسیایی و جهانی افتخارات زیادی کسب کرده است اما وقتی به بزرگسالی می رسند اکثر آن قهرمانان ناپدید میشوند، آیا آسیب شناسی شده است که چرا؟ از نظر پشتوانه سازی چیزی نگویم بهتر است اما پشتوانه سازی یعنی تکواندوکاری که دو سال قبل در رقابتهای نوجوانان جهان و آسیا پایینتر از نمایندگان شایسته ما ایستاده و اکنون طلای المپیک را با اقتدار تمام و شکست تمام مدعیان وزن ۶۸ کیلو کسب میکند. متأسفانه کار به جایی رسیده که مربیان و تکواندوکارانی که در لیگ حضور دارد افتخار مربگیری و مبارزه در تیم استان خود را نمیدهند و دقیقاً یکی از معظلات تکواندو همین است که فدراسیون برای مسابقات قهرمانی کشور این افراد را اجبار به شرکت نمیکند و همین امر باعت افت سطح فنی مسابقات کشوری را فراهم نموده.
وی ادامه داد: رئیس فدراسیون در تمام این سالها از اعضای هیأت رئیسه گرفته تا نایب رئیس، دبیر و مسئولین کمیتهها و کادر فنی تیمها را دائم تغییر داده است. تغییری که با هدف بهبود کار و روند تکواندو صورت گرفته است. ولی نه تنها کار درست نشد، بلکه هر روز با سرعت بیشتر در حال سقوط هستیم، آیا فکر نمیکنید که دلیل اصلی تفکرات حاکم بر فدراسیون باشد؟ آیا وقت آن نرسیده که ریاست محترم فدراسیون از خود گذشتگی کرده و مدیریت فدراسیون را به فردی تازه نفس و خوش فکر بسپارد؟
ملکی افزود: در بحث فنی هم مشکلات زیاد است. به جرأت می گویم تکواندوکاران ما همه از روش مسابقه و تکنیکهای مشابه برای کسب امتیاز استفاده میکنند. در همین توکیو ببنید آنها که مدال گرفتند چه تنوع تکنیکی داشتند. میرهاشم به خوبی از سوی «لی هون دائه» آنالیز شده بود و تا میآمد اجرای تکنیک کند، رقیب کرهای دستش را بالا میبرد و حمله را خنثی میکرد. سوال من این است که وظیفه کمیته فنی چیست؟ چه عملکردی تا اینجای کار داشته است؟ فقط آقای نظری و رضایی استحقاق حضور در میان اعضای کمیته را دارند.
متأسفانه برای اینکه به استاد آذرپاد احترام بگذارند ایشان را به عضویت کمیته فنی در آوردهاند در حالی که این اصلاً احترام نیست بلکه عین بی احترامی و توهین به ایشان است. چگونه ایشان که از پیشگامان تکواندو هستند باید عضو باشند اما رئیس شخص دیگری؟ سرکار خانم سروی که فرد محترم و کاربلد و نایب رئیس فدراسیون است را عضو کمیته فنی کرده داند که این هم بی احترامی و توهین به این شخص است زیرا در واقع ایشان رئیس تکواندو بانوان کشور هستند، چطور عضو کمیتهای میشوند که رئیس و دبیر آن اشخاص دیگری هستند؟
آقای احسنی فروز کجای تکواندو بوده کهاکنون عضو کمیته فنی هستند؟ آقای رحیمی چطور؟ کمیته فنی جای اشخاصی چون ساعی، کرمی، افشار، عسکری، مقانلو، کریمی، ذولقدر، و بنده و…. است که هم سواد آن را دائم و هم تجربه. اگر میخواهید به استاد آدرپاد احترام بگذارید ایشان را عضو هیئت رئیسه میکردید.
سرمربی پیشین تیم ملی تکواندو در پایان گفت: جناب پولادگر بعد از المپیک ریو گفت می مانم تا دین خود را به تکواندو ادا کنم. آیا بعد از پنج سال دین خود را ادا کردید یا اینکه بدهی تان بیشتر شده است؟ بنده معتقدم ایشان هرچه بیشتر بمانند نه تنها بدهی شأن را نمیتوانند بپردازند بلکه افزایش هم خواهد داشت تا جائیکه تکواندو به مرز نابودی برسد.
کارشناس تکواندو در پایان گفت: باز هم عرض میکنم جناب پولادگر به عنوان شخصی که برای این رشته زحمات زیادی کشیده است بزرگواری کرده و کناره گیری خود را اعلام کنند تا شخص تازه نفس و خوش فکری که مورد تائید جامعه تکواندوست سکان مدیریتی فدراسیون را در دست بگیرد و خود ایشان نیز کمک کنند تا تکواندو به روزهای خوش گذشته برگردد زیرا معتقدم با یک برنامه ریزی مدون میتوان تکواندو را نجات داد.