• امروز : پنج شنبه - ۹ فروردین - ۱۴۰۳

آیا صحبت کردن به زبان آلمانی سخت است؟

  • 18 مرداد 1401 - 10:47
آیا صحبت کردن به زبان آلمانی سخت است؟

در این مطلب از آکادمی پوریا خانی سعی داریم به این موضوع بپردازیم که اساس چگونه باید زبان آلمانی را به صورت اصولی و سریع بیاموزیم.

“Rindfleischetikettierungsueberwachungsaufgabenuebertragungsgesetz”

شاید تعجب کنید ولی حقیقتا این یک کلمه در زبان آلمانی ست، یا میتوان گفت حداقل تا سال ۲۰۱۳ که اینطور بود. این عبارت در زبان آلمانی به قانون نظارت و لیبل گوشت گاو اشاره میکند.

کاری نداریم به اینکه این عبارت بعد ها مطابق یک آیین نامه در اتحادیه اروپا حذف شد اما آیا به راستی تمام زبان آلمانی مانند این عبارت سخت و دشوار هستند؟ آیا امیدی به یادگیری زبان آلمانی هست؟

آیا صحبت کردن به زبان آلمانی دشوار و سخت است؟

اگر بخواهیم به این سوال صادقانه پاسخ دهیم باید بگوییم خیر، این تنها یک حباب ترسناک است که پیرامون هر زبانی را تسخیر کرده است. در نگاه اول فرانسوی ، انگلیسی، عربی، آلمانی، اسپانیایی و … همگی دشوار و غیر قابل یادگیری اند.  این ذهنیت در قبال هر زبانی وجود دارد چون ما ابتدا به ساکن آشنایی با این زبان ها نداریم. اما اگر تمرکز و دقت مان را معطوف به آن کنیم بی شک به خوبی آن را یاد خواهیم گرد.

یادگیری هر زبانی بسته به زمان و تمرکزی که برای آن میگذارید دست یافتنی ست، در مورد زبان آلمانی نیز همین مورد صدق میکند.

تمام چیزی که شما نیاز دارید تلاش و ممارست است. اگر در این خصوص که باید از مجا شروع کنید مردد و سردرگم هستید ما در آکادمی پوریا خانی به شما در این خصوص کمک میکنم.

در مقالات قبلی به این موضوع پرداختیم که اساسا چرا باید زبان آلمانی را یاد بگیریم؟ از صحبت راجع لزوم آن تا فرصت هایی که برای مان به وجود خواهد آورد لذا در این نوشته میخواهیم به چند مثال کوتاه و کاربردی در خصوص یادگیری زبان آلمانی بپردازیم.

گرامر زبان آلمانی

نکته ای که حائز اهمیت است این است که اساسا آنچه یک زبان را نسبت یه سایر زبان ها متفاوت و متمایز میکند گرامر آن زبان است. گرامر معمولا سخت ترین قسمت یادگیری یک زبان است چرا که اساس هر زبان را تشکیل میدهد.

با این حال شما نباید به هیچ وجه نگران یادگیری گرامر زبان آلمانی باشید. برای علاقه مندان به زبان آلمانی و کسانی که قصد دارند این زبان را به صورت حرفه ای، کاربردی و صحیح و اصولی بیاموزند در آکادمی استاد پوریا خانی پکیج گرامر های طلایی زبان آلمانی تدارک دیده شده است که صفر تا صد  گرامر زبان آلمانی را به شما به صورت کامل همراه با جزوء آموزش میدهد.

استاد پوریا خانی به عنوان یک استاد زبان آلمانی مطرح کشور ، بهترین دوره های آموزشی این زبان را تهیه و تنظیم کرده است تا برای بسیاری از علاقه مندان که دغدغه  یک آموزش صحیح و اصولی را دارند، بهترین گزینه پیش رو باشد.علاوه بر پکیج گرامر های طلایی، پکیج دیگری تحت عنوان گفتار و نوشتار طلایی تهیه و جهت استفاده علاقه مندان در سایت منتشر شده است. در این دوره نیز همانند دوره گرامر های طلایی صفر تا صد گفتار تا نوشتار زبان آلمانی تدریس شده است، کاملا اصولی، کاملا کاربردی و کاملا ساده و بدون پیچیدگی

علاوه بر این موضوع شما میتوانید در دوره های عمومی زبان آلمانی که در برگیرنده کتاب های منشن Menschen  و اشتارتن ویا   Starten Wir و  زیشا  Sicher  میباشد نیز استفاده کنید. این دوره ها در سطح a1 تا b2  تدریس شده است و بسیار ریزبینانه و دقیق صفر تا صد کتاب های مدکور را تعلیم میدهد.

برگردیم به بحث مان؛ در خصوص گرامر صحبت میکردیم. گرامر زبان آلمانی نیز مانند تمامی گرامر ها ویژگی های خاص خودش را دارد. در کرامر زبان آلمانی ۶ نوع زمان وجود دارد:

  • Präsens  معادل زمان حال ساده در فارسی است.
  • Präteritum معادل ماضی مطلق در زبان فارسی است.
  • Plusquamperfekt  معادل ماضی نقلی در زبان فارسی است.
  • Futur I معادل آینده‌ در زبان فارسی و آینده‌ی ساده در زبان انگلیسی است.
  • Futur II معادل آینده‌ی کامل (به همراه have و will) در زبان انگلیسی است.

این زمان‌ها دقیقا معادل یکدیگر نیستند، اما نگاه کردن به زمان‌ها از این زاویه، درک گرامر زبان آلمانی را برایتان آسانتر می‌کند. همچنین چهار حالت در این زبان وجود دارد ( فاعلی، مفعول بی‌واسطه، مفعول با واسطه و اضافه‌ی ملکی).یک قسمت نسبتا سخت نیز در این موضوع زبان آلمانی وجود دارد: ۱۶ حرف تعریف که به حالات مختلف و جنسیت‌ بستگی دارد. در زبان آلمانی، سه حرف تعریف طبق جنسیت آن اسم‌ وجود دارد:   die  برای اسامی مونث، der برای اسامی مذکر و das برای اسامی خنثی.هر کلمه‌ی جدیدی که در زبان آلمانی یاد می‌گیرید، باید حرف تعریفی که همراه آن به کار می‌رود را نیز به ذهن بسپارید. همچنین باید حرف اضافه‌ای که بعد از آن قرار می‌گیرد را نیز یاد بگیرید.

ممکن است در ابتدای امر کمی سردرگم شوید چون گاهی اوقات جنسیت بیولوژیکی اسم، مشابه جنسیت گرامری آن نیست

با این وجود، قواعدی وجود دارد که حروف اضافه‌ی مربوط به هر اسم را تعیین می‌کند و استثنائاتی نیز وجود دارد. نیازی نیست بیش از حد نگران این بخش از یادگیری زبان آلمانی باشید. اگرچه مجبور هستید تمام آنها را حفظ کنید، اما پس از مدتی بخش بزرگی از این گرامر پایه برایتان قابل درک خواهد بود.

عبارات و اصطلاحات روزمره آلمانی

تقریبا اکثر افراد زمانی که میخواهند یک زبان جدید را شروع کنند ترجیح میدهند که با گرامر و بخش های سخت آن ابتدا به ساکن مواجه نشوند و از قسمت های آسان تر و جالبتر شروع کنند. مثلا یادگیری اصطلاحات مربوط به سلام و احوال پرسی میتواند اشتیاق بیشتری در شما برای یادگیری این زبان ایجاد کند.

حال بیایید به صورت خلاصه وار این اصطلاحات را مرور کنیم:

Hallo! – سلام!Wie geht’s? – حال شما چطور است؟Danke! – متشکرم!Mir geht’s gut.  – حال من خوب است.Vielen Dank! –  خیلی ممنونMir geht’s nicht gut.  – حال من خوب نیست.Willkommen! – خوش آمدید!Ich komme aus… – من اهل … هستم.Alles Gute zum Geburtstag – تولدت مبارکIch bin hier wegen + Genitiv… – من اینجا هستم برای …Fröhliche Weihnachten – کریسمس مبارکBis später! –به امید دیدار!Guten Morgen! –صبح بخیر!Tschüß!  –خدانگهدار!Guten Abend! – عصر بخیر! Ich heiβe… – نام من … است Wie heißen Sie? – نام شما چیست؟ 

تا این جای کار برخی نکات در خصوص اصول یادگیری زبان آلمانی را مرور کردیم و هم با برخی اصطلاحات و نکات گرامری آشنا شدیم.

حال میخواهیم کمی ملموس تر و با مثال های واقعی تر با زبان آلمانی آشنا شویم:

حتما تا کنون این جمله به گوشتان خورده که “ اگر می‌خواهید زبان آلمانی یاد بگیرید، باید مثل یک آلمانی فکر کنید.” باید معنای نهفته در یک عبارت را بدون در نظر گرفتن معنای ظاهری آن درک کنید.

برای مثال، ما در زبان فارسی می‌گوییم ” فلانی دستش نمک نداره” اما خب در واقعیت هیچ دستی نیست که نمک داشته باشد! بلکه این اصطلاح به این معناست که دیگران قدر زحمات فلانی را نمیدانند. این عبارات، اصطلاح هستند و در زبان آلمانی بسیاری از این اصطلاحات وجود دارد. اصطلاحات عباراتی هستند که معنای استعاری و مجازی و کنایه ای دارند.

آنها به گونه‌ای زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی یک کشور را به نمایش می‌گذارند. ممکن است یک اصطلاح در زبان فارسی با اصطلاحی در زبان آلمانی از نظر مقصود و منظور ارتباط داشته باشد، اما نحوه‌ی بیان آنها متفاوت باشد.

برای مثال، در زبان ما اصطلاح فارسی “مثل آب خوردن” به کاری اشاره دارد که به آسانی انجام می‌شود. در زبان آلمانی، “Das schaffe ich mit links” وجود دارد که معنای تحت اللفظی آن به زبان فارسی می‌شود “توانستم آن را فقط با دست چپم انجام دهم”.

بنابراین، یادگیری اصطلاحات قطعا روش خلاقانه‌ای ست برای بیان یک منظور تحت یک اصطلاح جالب و کنایه آمیز

در این قسمت چند اصطلاح آلمانی به همراه معنی آنها در زبان فارسی آورده شده است:

Da steppt der Bär 

معنای تحت اللفظی: خرس آنجا می‌رقصد) – مهمانی خوبی خواهد بود)


معنای تحت اللفظی: در چشم کسی گوجه وجود داشتن) – متوجه شرایط نبودن)

Himmel und Hölle in Bewegung setzen

معنای تحت اللفظیبهشت و جهنم را به حرکت درآوردن) – زمین و زمان را به هم دوختن)

Eine Extrawurst verlangen

معنای تحت اللفظی: درخواست سوسیس اضافی کردن) – امکانات خاصی خواستن)

Da kannst du Gift drauf nehmen

معنای تحت اللفظی:می‌توانید آن را مسموم کنید) – می‌توانید روی آن شرط ببندید)

Den Nagel auf den kopf treffen

معنای تحت اللفظی:میخ را بر سر کوبیدن) – درست و دقیق ضربه زدن)

seinen Senf dazugeben

معنای تحت اللفظی: خردل اضافه کردن) – اظهارنظر کردن درباره‌ی چیزی)

دوره آموزش زبان آلمانی

klar wie Kloßbrühe

معنای تحت اللفظیپاک مثل صابون) : شفاف مثل بلور)

Schwein haben

معنای تحت اللفظی: خوک داشتن): خوش شانس بودن)

اصطلاحات عامیانه‌ی آلمانی

این اصطلاحات نیز هانند موارد قبلی به نوعی کنایه آمیز و استعاری ست اما عامیانه تر است.

دانستن چند اصطلاح عامیانه کمک بسیار زیادی به شما در خصوص درک بهتر از زبان عامیانه مردم آلمان خواهد کرد:

Auf dicke Hose machen

این اصطلاح زمانی استفاده می‌شود که فرد طوری رفتار ‌کند که انگار قوی‌تر یا ثروتمندتر از دیگران است. ترجمه‌ی تحت اللفظی آن ” رفتار کردن به گونه‌ای که زیرشلواری بزرگی به پا دارید” است.


به معنای معامله‌ی انجام شده است. bon رسیدی است که بعد از خریدن چیزی دریافت می‌کنید. چیزی که gebongt می‌شود، رزرو شده یا با آن موافقت شده است.

Was geht ab?

این عبارت معادل جمله‌ی “چه خبر؟” در زبان فارسی است “Was geht” ورژن کوتاه‌شده‌ی آن است که توسط نوجوانان استفاده می‌شود. این اصطلاح برای حوالپرسی نیز به کار می‌رود که به معنای هر دو جمله‌ی “سلام” و “در چه حالی هستی” به صورت همزمان است.

این عبارت در کنار gehts و چند کلمه‌ی سلام و احوالپرسی دیگر مانند ”Na, alles gut?” برای پرسیدن “حال شما چطور است؟” استفاده می‌شود.

Nicht alle Tassen im Schrank haben

این اصطلاح به این معنی است که شما دیوانه هستید. به صورت تحت اللفظی یعنی شما تمام فنجان‌ها را در کمد خود ندارید.

Bock haben

این اصطلاح یعنی سرحال بودن. وقتی بگویید “Null bock” یعنی سرحال نیستید.

Die Nase voll haben

معنای تحت‌اللفظی آن “پر بودن بینی” است و به داشتن چیزی به اندازه‌ی کافی اشاره دارد که در حال از دست دادن علاقه‌ی خود نسبت به آن هستید.

Chillen

یک ورژن عامیانه و آلمانی از عبارت “to chill” در زبان انگلیسی است، که به معنای وقت گذرانی و خوش گذرانی است.

Aus der Reihe tanzen

به افرادی اشاره دارد که خود را از دیگران جدا کرده و به گونه‌ای متفاوت از دیگران رفتار می‌کنند. ممکن است این اصطلاح معنی مثبتی نیز داشته باشد و برای اشاره به افرادی که به کار دیگران کاری ندارند استفاده شود.

امیدوارم با این مثال های واقعی تر و ملموس تر بیشتر به دنیای زیبا و شیرین زبان آلمانی علاقه مند شده باشید. از اینکه تا پایان این مطلب همراه آکادمی پوریا خانی porya khani  بوده اید ، متشکریم.

لینک کوتاه : https://kalannews.ir/?p=27410

برچسب ها

ثبت دیدگاه

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.