درخصوص چگونگی افزایش توان رقابتی حوزه فولاد در مقابل رقبای داخلی و خارجی
ضرورت پاسخگویی مناسب به نیازهای متنوع،موجب شکل گیری رقابت جدّی بین تامین کنندگان محصولات مختلف شده است.از طرفی فضای رقابتی در اغلب بازارها متأثر از عوامل مختلفی بوده و کسب سهم بازار مناسب هم،مستلزم برخورداری از مزیتهای رقابتی است.با توجه به گستردگی و بزرگی بازار محصولات فولادی،لازمه حضور فعّال در این بازارها و افزایش توان رقابتی،تسلط کافی بر همه ابعاد آنها و البته دستیبابی به مزیتهایهای رقابتی جدید در اندازه های ملّی و جهانی این بازارهاست.در همین خصوص گفتگویی با رسول دانیال زاده مدیر بزرگترین گروه تولیدی محصولات فولادی بخش خصوصی کشور بعمل آمده است.
سوال:تعریف شما از رقابت در فعالیتهای اقتصادی چیست؟
رقابت مفهومی عام است که در وجوه مختلف تعاملات اجتماعی تعریف شده و معنا پیدامیکند.امّا این مفهوم از بُعد فعالیتهای اقتصادی،حسب ضرورتِ تامین نیاز بازارها و متناسب با عرضه و تقاضا حول یک محصول خاص شکل گرفته است.در دنیای امروزی انبوهی از نیازها وجود دارند که برای رفع هریک از آنها نیازمند محصولات مختلف اعم از کالاها و خدمات هستیم.شکل گیری انواع تقاضاها نیز باعث ترغیب تولیدکنندگان به عرضه محصولات مختلف برای پاسخگویی به این نیازهاست.تحقق این امر هم مستلزم طی مراحل و فرآیندهای مختلفی است که زنجیره تامین نامیده میشود.بعبارت ساده،زنجیره تامین سلسه اقداماتی است که منجر به تولید محصولی برای ارائه به بازار میشود.با این تعریف،رقابت درست در آستانه ورود به بازار شکل میگیرد.به همین دلیل است که ایجاد و یا دسترسی به زنجیره تامین قوی،ارزان و سریع موجب ارتقاء توان رقابتی خواهد شد.
سوال:توان رقابتی متاثر از چه متغییرهایی است؟
در هر بازاری عناصر رقابتی متفاوتی مثل قیمت،محصول،مکان و کانال توزیع،فرآیندها، هزینه ها و غیره وجود دارند که آمیخته بازاریابی را شکل میدهند.تعداد این عناصر در انواع آمیخته ها متفاوت است و بسته به نوع کسب و کارها میتوانند بعنوان یک عنصر رقابتی مورد توجه قرار گیرند که این امر هم جزو الزامات هر کسب و کاری محسوب میشود.اجمالاً،هر چه به متغیرهای تاثیرگذار بیشتری توجه کنیم از رقابت پذیری بالاتری برخوردار خواهیم بود.
سوال:رقابت در صنعت فولاد را چگونه میبینید و توجه به چه نکاتی موجب افزایش توان رقابتی و یا برخورداری از مزیت رقابتی در بازارهای داخلی میشود؟
رقابت در صنعت فولاد هم مانند سایر کسب و کارها،امری بدیهی و البته مهمّ و تعیین کننده است.شناخت دقیق صنعت،شناخت دقیق رقبا و توانمندی ها و ضعفهای آنها،درک درست از نیازهای موجود و آینده نگری،شناخت دقیق نقاط قوت و ضعف کسب و کار خودتان،تقیّد در بروزرسانی اطلاعات سازمان از همه جهات،شناخت دقیق بازارها،رصد منظم حجم عرضه و تقاضا،اشراف کامل به قوانین و مقررات کشور و نیز درصورت حضور در بازارهای بین المللی تسلط به قوانین بازار کشورهای هدف،گسترش و تعامل بیشتر با تامین کنندگان،انعطاف پذیری برای بهبود شرایط تولید،قابلیت کشف و جذب در بکارگیری تکنولوژی های جدید،درک درست از الزامات زیست محیطی آینده و بسیاری از فاکتورهای دیگر،جزو پیشنیازهای اصلی رقابت در این صنعت است.متناسب با این پیشنیازها است که سمت و سوی سرمایه گذاریها مشخص شده و مزیتهای رقابتی در بازارهای داخلی و خارجی تعریف میشوند.در تعریف مزیت رقابتی هم باید گفت؛ به خصوصیتی گفته میشود که رقبا فاقد آن باشند و یا به سادگی نتوانند از آن مزیت بهره ببرند.در عرصه رقابت،اهمیت مزیت رقابتی همچون اهمیت نیروی زمینی در میدان جنگ است.در صنعت فولاد اصلی ترین مزیتهای رقابتی شامل:امکان تامین ارزان و کافی و بموقع مواد اولیه در کنار دسترسی به منابع انرژی ارزان و بهره مندی از نیروی متخصص کافیست.در شرایط حاضر وزن این متغیرها از دیگر عوامل بیشتر است.به نظرم در کوتاه مدت،دقت و توجّه به این موارد میتواند موجب افزایش توان رقابت در بازارهای داخلی و ملّی شود.
سوال:برای افزایش رقابت در بازارهای جهانی به چه نکاتی باید توجه کرد؟
الزامات زیست محیطی آینده و روند توسعه فناوریهای نوین،ادامه بقاء و توسعه صنعت فولاد را در دراز مدت را نیازمند تحولات اساسی کرده و عرصه کلان رقابت در صحنه جهانی را بطور کلّی تغییر خواهد داد. بگذارید نکاتی هم در این خصوص عنوان کنم.بحث تغییرات اقلیمی و ضرورت جلوگیری از انتشار گازهای گلخانه ای که عوارض سنگینی هم بدنبال داشته،روز به روز اهمیت بیشتری پیدا کرده و ادامه فعالیت صنایع بزرگ دنیا را به سبک فعلی،با چالشی جدّی مواجه ساخته است.بنحویکه این صنایع یا مجبور به تغییر رویکرد برای استفاده از تکنولوژیهای جدیدِ سازگار با محیط زیست هستند یا محکوم به فنا و حذف از چرخه تولید و رقابت جهانی خواهند شد.یکی از این صنایع،صنعت فولاد است.در حال حاضر صنعت فولاد بطور مستقیم به منابع انرژی تجدیدناپذیر و سوختهای فسیلی وابسته است که منبع اصلی تولید کربن هستند.سهم صنعت فولاد در انتشار کربن نزدیک به ۲۵ درصد یعنی یک چهارم کل کربن منتشره در جوّ زمین است.همین سهم بزرگ باعث خواهد شد صنعت فولاد جزو اولین صنایعی باشد که در آینده تحت محدویتهای شدید قرار گرفته فلذا ناگزیر از اعمال تغییرات اساسی در فرآیندهای تولیدی و یا جایگزینی منابع انرژی خود خواهد بود.تغییر در جایگزینی منابع انرژی تجدید پذیر با سوختهای موجود هم،امری حتمی و فرآیندی اجتناب ناپذیر است ولی قطعاً در کوتاه مدت اتفاق نمیافتد.اینکه منابع سوخت فسیلی رو به اتمام بگذارند یا آثار تخریبی آنها به درجهایی برسد که ناگزیر از حذف از چرخه مصرف شوند و یا دسترسی به منابع انرژی تجدید پذیر بحدّ کافی اقتصادی شود،همگی دلایل محکمی برای کنارگذاشتن این منبع انرژیست و این اتفاق خواهد افتاد.حال تکلیف کشورها و اقتصاد های بزرگی که متکی به این نوع از انرژیها در صنایع خود بوده اند چیست؟توجه به همین گذارههاست که امکان رقابت در دراز مدت را بازتعریف میکند.
سوال:با این وصف جایگاه ایران را در رقابتهای آینده چگونه میبینید؟
این نکته از این جهت مهّم است که ایران با برخورداری از منابع سرشار معدنی و زیرساختهای فراوان توانسته جایگاه دهم صنعت فولاد را بخود اختصاص دهد ولی چنانچه بخواهد این جایگاه را برای استفاده حداکثری از منابع و بهره مندی از بازارهای تشنه و پیوسته محصولات آن حفظ کند،میبایست از هم اکنون به فکر چاره و تمهید مقدمات باشد.ببینید عربستان سعودی هم مانند ایران یکی از تولیدکنندگان و مصرف کنندگان بزرگ فولاد در منطقه خاورمیانه است اما از الان مقدمات این تغییرات را فراهم آورده است.کشوری که بزرگترین تولیدکننده نفت در جهان است و قاعدتاً دغدغه جدّی هم برای دسترسی ارزان به منابع انرژی ندارد ولی خود را برای آینده بدون نفت آماده میکند.برنامه تحول صنعت فولاد این کشور افق سال ۲۰۶۰ را هدف گرفته است.در این برنامه استفاده از هیدروژن به عنوان انرژی جایگزین منجر به حذف کربن و گازهای گلخانه ایی از چرخه تولید فولاد خواهد شد.آرامکو هم برنامه جسورانه ای را برای تولید هیدروژن از گازهای بازیافتی خود شروع کرده که سرمایه گذاریهای کلانی هم برای آن انجام داده است.بطوریکه الان عربستان بعنوان یکی از کشورهای پیشرو در تولید و بهره برداری از انرژیهای تجدید پذیر شناخته میشود. قطر هم بعنوان پنجمین تولید کننده هیدروژن تاکنون بالای ۵۰۰ میلیون دلار درآمد کسب کرده است.با این حساب هیدروژن دارد به نقطه اتکای امنی برای چرخش اقتصادی کشورهای حوزه خلیج فارس تبدیل میشود بطوریکه تولید گسترده آن را در دستور کار قرار داده و سهمِ بازار بزرگی هم از این محل کسب کردهاند.علاوه بر این،سایر تولیدکنندگان بزرگ فولاد همچون آرسلومیتال هم اعمال تغییرات مشابه برای جایگزینی نوع انرژی مصرفی خود آغاز کرده اند.ملاحظه میکنید که تغییرات شروع شده است.از سویی دیگر متناسب با رشد جمعیت و توسعه شهرنشینی و تحول در زیرساختهای آینده،نوع تقاضاها هم عوض شده و حجم بالاتری از نیاز به محصولات جدید خلق خواهد شد لذا جنس رقابتهای آتی بیش از آنکه بر شیوه های رایج تولید و عرضه و همچنین مزیتهای رقابتی فعلی متمرکز باشد،متّکی به امکان ادامهی تولید و لحاظ نمودن مولفههای جدید رقابتی آینده خواهد بود.